خداحافظ پوشک
دختر گلم بزرگ شده خانم شده بعداز پروژه سنگین ترک شیر حالا مشغول تر پوشک هستیم. مهرسای خوشگلم هم خوشبختانه خوب داره همکاری میکنه. فکر نمیکردم به این راحتی قبول کنه که دیگه پوشک نداشته باشه و هروقت لاززم دید به من بگه تا ببرمش دستشویی.
اوایل عادت نداشت و کارشو گوشه کنارای خونه میکرد اما حالا دیگه یاد گرفته و به قول خودش دیگه بزرگ شده و هروقت جیش یا پی پی داشت میاد میگه مامان جونم جیش دارم پی پی دارم منو ببر دستشویی
تازه کارشو که میکنه خودش دستشویی رو میشوره و تمیز میکنه. البته هنوز خوب نمیتونه مدت طولانی کنترل داشته باشه رو خودش برای همین بیرون که میریم مجبوره با پوشک باشه.
ایشالا اونم کم کم یاد میگیره.
خوشگل مامان شیرین زبونیات تمومی نداره و هر روز خدارو به خاطر داشتنت شکر میکنم.
دیگه جمله بندیات نقص نداره و همه چیزو کامل میگی. هر چیزی رو که میبینی و میشنوی سریع ضبط میکنی و تحویلمون میدی-
خیلی زود با همه دوست میشی و با حرفات دل همه رو میبری. همچنان به کتاب خوندن علاقه داری و بعضی وقتا که مامانی برات کتاب میخونه با سوالات مامانو کلافه میکنی -
این کیه - کجاست - چرا رفته اونجا- با کی رفته- مامانش کجاست - باباش کجاست - داره چیکار میکنه و خیلی سوالای دیگه
عاشق این کنجکاو بودنت عسل مامان.