بدون عنوان
خوووووووب مهرسا خانم مامان و بابا، بالاخره جمعه بردمت پیش مامان فاطی و موهاتو کوتاه کردیم. اینقدر موهات بلند شده بود که هرکاری میکردیم باز به هم میریخت خودتم اذیت میشدی آخر سر دیگه دکتر گفت موهای پشت گوشتو بزنیم که تو هم هی گوشتو نگیری با تمام قدرت بکشی و زخم کنی.
مهرسا قبل از اصلاح
مهرسا بعداز اصلاح
دختر خوجل مامان دیگه هیچ جا بند نیست تا میزاریش زمین میبینی در حال نشسته خودشو رسونده به میز تلویزیون یا میز وسط خونه و کشوها رو باز میکنه و هرچی توشه میریزه بیرون فکر کنم میخواد به مامانش کمک کنه که خونه رو تمیز کنه اما هنوز راهشو یاد نگرفته
راستی امروز عصر داشتم یه ذره شکلات صبحانه با انگشتم میزاشتم دهنت حس کردم یه چیز تیزی خورد به دستم- دوباره انگشتمو کشیدم روی لثه ات و بازم حسش کردم به بابا سعیدم گفتم که اونم امتحان کنه بابایی هم گفت وروجک دندونش دیگه نیش زده. شب که عمه سارا اومد بالا وقتی داشت باهات بازی میکرد به من گفت دندونت سفیدیش معلومه خوب که نگاه کردم دیدم واااای دختر ما سر دندونش کامل زده بیرون. الهی قربونت برم که این ناله ها و بدخوابیای چند شبت بی دلیل نبود مامانی.
دیگه کم کم باید برم تو کار آش دندونی آخه دندون دخملمون بعداز چند وقت علایمی که داشت داره خودشو نشون میده