مهرسامهرسا، تا این لحظه: 13 سال و 4 ماه و 11 روز سن داره

مهرسای مامان و بابا

بدون عنوان

1391/6/30 11:03
نویسنده : مامانی
1,030 بازدید
اشتراک گذاری

مهرسای خوشگلم با دو روز تاخیر روز دختر رو بهت تبریک میگم عسل مامانی.انشاا... همیشه شاد و سلامت و خندون باشی گلم

خوشگل من، هر روز شیطون تر میشی و مامان کمتر وقت میکنه به کارای دیگش برسه. همش دوست داری با مامان بازی کنی. جعبه اسباب بازی یا به قول خودت بَجه تو نشون میدی و دونه دونه وسایلتو از توش میکشی بیرون و میریزی وسط خونه. در عرض چند ثانیه اثری از تمیزی و مرتب بودن تو خونه نیست دیگه.

دفتر نقاشیتو میاری و مازیکاتم میاری و میگی اُدَک یعنی که من باید برات اردک بکشم نمیدونم چه علاقه ای به اردک داریییییی.

خودت میری برای خودت سی دی میزاری و میشینی با لذت نگاه میکنی انگار بار اولته که داری میبینی.منم باید پا به پات بشینم و تماشا کنم و ذوق کنم.قبلشم میای میگی مامانه بیسار یعنی سی دی بزارم.

عاشق بچه ها هستی هرجا بچه هارو میبینی میری سراغشون با ذوق به من نشون میدی و میگی نی نی !

اسم خودتو میگی : میسا

میگم کتاب کیه؟ میگی میساس

مامان کیه ؟میساس

از یک تا ده میشماری بعد از اون فقط 13 و 15 رو بلدی.

رنگارو هم تا حدی میشناسی-

آبی، سبس (سبز)، سَرد(زرد)، سیاه، دٍدٍز(قرمز)، ناجی (نارنجی)

بیشین: بشین_ بیا- بریم- باشو :پاشو- بَبَف : دفتر- ماجیک_  به بابا منوچهر میگی مَچٍر- به عمه ساناز میگی آناس- به مامان فاطی میگی  مایی -به زندایی شیوا میگی شیا- روشا و تیامم خوب تلفظ میکنی.

شلام : سلام - عَدوس: عروس. دٍیه: گریه. بادا : بالا

میات: یعنی میام

 به موبایل میگی بوآد! وقت خواب که میشی میری سمت تلویزیونو میگی آموش بعدم تلویزیونو خاموش میکنی.

خلاصه که هر روزم یه چیز جدید یاد میگیری. میدونی کی خودتو لوس کنی برای همه و دل ببری.

در ضمن خیلی هم لجباز و زورگو شدی و اگه چیزی باب میلت نباشه با گریه میخوای داشته باشیش- فعلا باید تحمل کنیم این رفتاراتو تا بزرگتر بشی خانمی.

 

 

مهرسا در باغ گلهای اصفهان

 

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (7)

مژگان
3 مهر 91 9:46
قربونت برم چه اشوه ای میایی . خوب بلدی دلبری کنی. هر کی اینا رو ببینه که دلش میره
سمانه مامان پارسا جون
23 مهر 91 17:13
میبوسمت گل نازم
فاطمه مامان صبا
25 مهر 91 13:15
چقد بزرگ شدی خاله جون.........خوشگلتر شدی فسقلی من.........بوووووس
omid
1 آبان 91 23:44
چه قد نازه ماشاء الله خداييش خيلي شيرينه خدا براتون نگش داره
فاطمه مامان صبا
9 آبان 91 4:53
سلام ما هم بالاخره وبلاگ دار شدیم....آپم....منتظرتم وای دلم واسه مهرسا خیلی تنگ شده بود ببوسش خیلی ماشالا خانومی شده واسه خودش
سمانه مامان پارسا جون
16 آبان 91 17:53
میبوسمت مهرسای خوشگلم زنده باشی
مریم(مامان دینا)
20 آبان 91 13:04
ای جان مهرسا چه بامزه شده مخصوصا اون عکس تو اصفهان
ولی مامان تنبل بیا زود آپ کن


:-)